سرقت وحشیانه طلاهای زن جوان توسط مرد نقاب دار| ضرب و شتم دختر همسایه با چوبدستی
چندی پیش، زن جوانی به یکی از کلانتریهای غرب تهران مراجعه کرد و گفت: در خانه مشغول تماشای تلویزیون بودم که ناگهان مردی نقابدار در خانه را با لگد شکست و وارد شد و مرا با چوبی که در دست داشت، هدف ضربوجرح قرار داد، سپس طلاهای داخل کمد را سرقت کرد و متواری شد.
پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرای ناحیه 34 (ویژه سرقت)، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی وارد عمل شدند و با توجه به حساسیت موضوع، برای بررسیهای میدانی به محل وقوع جرم رفتند.
تحقیقات اولیه نشان داد که سارق با نقشه قبلی اقدام به سرقت کرده و با توجه به اینکه او از وجود طلاها در کمد اتاق خواب خبر داشته است، فرضیه آشنایی فردی با شاکی مطرح شد.
در میان اخبار
- دکوراسیون خاص خانه نرگس محمدی: از ستایش تا واقعیت
- دکوراسیون حیاط خانه پدری ستاره سادات قطبی با چیدمان نوستالژیک دهه 60 در اصفهان؛ از حیاط سرسبز تا دوچرخه قدیمی
- فال حافظ امروز شنبه 13 اردیبهشت 1404 با تفسیر کامل؛ برای خودت اسپند دود کن
- راز جدایی بهاره رهنما از پیمان قاسم خانی؛ فردای صبح نامزدی با پیمان قاسمخانی فهمیدم ما نمیتوانیم..۲۴ سال تردید داشتم!
- قیمت طلا امروز جمعه 12 اردیبهشت 1404؛ شوک در بازار طلا؛ رکورد تاریخی سکه شکست!
کارآگاهان با بررسی دوربینهای مداربسته اطراف ساختمان موردنظر، لحظه ورود و خروج سارق را مشاهده کردند. شاکی در این مرحله از تحقیقات متهم را شناسایی کرده و گفت: او پسر پیرزن همسایه است.
بررسیها نشان داد پسر جوان دارای سوابق کیفری است و بشدت به موادمخدر اعتیاد دارد، همچنین از زمان وقوع سرقت، او به خانه خود بازنگشته است.
در گام بعدی، کارآگاهان با انجام اقدامات گسترده مخابراتی و اطلاعاتی دریافتند که متهم پس از ترک ساختمان، با تاکسی اینترنتی به خانه یکی از دوستانش در پرندک رفته و اکنون در آنجا مخفی شده است.
تیم پلیس پس از کسب این اطلاعات، بیدرنگ با دستور قضایی بازپرس پرونده به پرندک رفتند و پس از تعقیب و مراقبتهای نامحسوس، مرد جوان را در یک عملیات ضربتی دستگیر و طلاهای مسروقه را کشف کردند.
به گزارش تسنیم، مرد جوان ضمن اعتراف گفت: مادرم بهدلیل تنهایی، مدام به خانه دختر همسایه میرفت، میگفت دختر خوب و پولداری است و میخواهد او را برایم خواستگاری کند. از حرفهایش فهمیدم مقدار زیادی طلا در کمد اتاقش دارد.
یک لحظه وسوسه سرقت به جانم افتاد و روز حادثه، ابتدا صورتم را با یک پارچه پوشاندم و وقتی مطمئن شدم تنهاست، به آنجا رفتم و سرقت کردم. قصد داشتم طلاها را برای تهیه پول مواد مخدر زیر قیمت بفروشم که توسط پلیس دستگیر شدم.