افشای راز مخوف پس از خودکشی همسر؛ فرزند دومم متعلق به من نیست

اوایل سال 1404 مردی در تماس با اورژانس و پلیس از خودکشی همسرش در خانه خبر داد.
وی به مأموران گفت: «ساعت 5 بعدازظهر از سر کار به خانه برگشتم که همسرم گفت حوصله بچهها سر رفته و از من خواست تا آنها را برای تفریح به پارک ببرم. من هم دو پسرمان را برداشتم و به پارک بردم حدود دو ساعت بعد وقتی برگشتیم هر چه زنگ خانه را زدیم همسرم در را باز نکرد وقتی با کلید وارد خانه شدم ناگهان با دیدن پیکر حلق آویز او شوکه شدم.»
با شروع تحقیقات درباره علت این خودکشی چندی بعد مرد جوان با مراجعه به پلیس گفت: «بعد از خودکشی همسرم مدام به دنبال یافتن انگیزه خودکشی همسرم بودم تا اینکه به سراغ تلفن همراهش رفتم اما با مشاهده چند پیام و عکس به راز هولناکی پی بردم که نشان میداد فرزند دومم متعلق به من نیست.»
مرد جوان گفت: «برای اطمینان هر دو فرزندم را برای انجام آزمایش DNA به آزمایشگاه بردم و پس از آن مشخص شد که من پدر کودک 4 سالهام نیستم.»
در ادامه وی با شکایت به پلیس و شناسایی هویت پدر واقعی پسربچه به قاضی گفت: «این مرد زندگی مرا نابود کرد نه تنها زندگی من بلکه خانوادهام را از هم پاشید من ۴ سال عشقم را به پای کودکی ریختم که فرزند من نبود و حالا زندگیام سیاه شده است.»
در ادامه وی کودک 4 ساله را به بهزیستی سپرد و مرد غریبه نیز شناسایی و بازداشت شد. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا متهم در دادگاه از خود دفاع کند.
