قتل خانوادگی؛ برادرکشی بر سر پول دیه

دی سال 1402 گزارش یک درگیری خونین به پلیس اعلام شد. با ورود مأموران به محل حادثه، آنها دریافتند که درگیری میان دو برادر رخ داده و یکی از آنها با ضربات متعدد چاقو مجروح شده و متهم نیز اقدام به خودزنی کرده است. مأموران با مشاهده این صحنه به ناچار برای دستگیری متهم از گاز اشکآور استفاده کردند تا بتوانند وی را خلع سلاح کنند.
به گزارش ایران، در ادامه هردو برادر به بیمارستان منتقل شدند اما ساعتی بعد مرد مجروح تسلیم مرگ شد و برادرش -متهم- تحت عمل جراحی قرار گرفت و پس از 10 روز به بهبودی نسبی رسید و برای انجام تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شد.
متهم که ساسان نام دارد، در جریان تحقیقات مقدماتی و بازجوییهای اولیه به مأموران گفت: من و نوید برادر بودیم اما پدرمان یکی نبود. چند سال قبل برادرم نادر دچار سانحه شد و زندگی نباتی پیدا کرد. ما از کسی که باعث این حادثه شده بود 3 برابر دیه کامل انسان پول گرفتیم تا رضایت بدهیم. پس از آن نوید که مهندس ساختمان بود و دفتر مهندسی هم داشت، به من پیشنهاد داد که پول دیه نادر را در اختیار او قرار دهیم تا با آن چند واحد آپارتمان بگیرد و با اجاره آنها بتوانیم هزینه نگهداری برادرم را تأمین کنیم. من هم پذیرفتم اما نوید نه خانهای خرید و نه پول را پس داد. در نهایت به سراغش رفتم و گفتم زمانی که پول را گرفتی دلار 700 تومان بود اما حالا چند برابر شده است؛ پول را برگردان تا خودم برای آن برنامهریزی کنم؛ تو قرار بود 3 ماهه آپارتمانها را بخری اما خبری نشده است.
وی افزود: بالاخره برادرم پول را برگرداند و من زمینی در کرج خریدم اما مدتی بعد نوید دوباره به من پیشنهاد داد که زمین را به او بدهم تا در آن چند واحد خانه بسازد. من هم قبول کردم و زمین را به او دادم اما بازهم خبری از ساخت خانه نشد و اختلاف ما روز به روز بیشتر شد. تا اینکه روز حادثه به سراغش رفتم و از او خواستم زمین را برگرداند اما کارمان به درگیری لفظی و فیزیکی کشیده شد و من با چاقو چند ضربه به او زدم. وقتی دیدم نوید روی زمین افتاده، قصد داشتم خودم را هم بکشم و با چاقو ضرباتی هم به خودم زدم که پلیس سر رسید و مانع کارم شد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای این جلسه فرزندان مقتول و مادر او درخواست قصاص کردند.
سپس وکیل اولیای دم به جایگاه رفت و گفت: متهم پس از ورود به دفتر مقتول در اتاق را قفل کرده، به طوری که منشی نوید وقتی خواسته وارد اتاق شود، نتوانسته و به ناچار به سراغ یکی از همسایهها رفته و همسایه که از دوستان مقتول بوده با شکستن در اتاق خواسته مانع درگیری شود اما موفق نشده است و در نهایت هم مأموران پلیس با گاز فلفل او را بازداشت کرده بودند. بنابراین شواهد نشان میدهد که متهم با قصد قبلی وارد دفتر برادرش شده است.
بعد از آن متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در مراحل بازجویی گفت: روز حادثه من مشروب خورده بودم و در حالت طبیعی نبودم البته شب قبل از حادثه نیز پسرخالهام شیشه کشید و قدری از بخور آن وارد ریههایم شده بود که حالم را بیشتر دگرگون کرده بود. وقتی من را به بیمارستان بردند به خاطر اینکه رگهای دستم و شکمم را با چاقو زده بودم، یک روز در کما بودم و 10 روز هم با مرگ دست و پنجه نرم میکردم. مأموران هم من را از همان بیمارستان مستقیم به آگاهی بردند و بازجویی کردند. من باز هم تأکید میکنم که قصدم کشتن برادرم نبود و شرایط به گونهای رقم خورد که این اتفاق افتاد.
با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
