شاه بیت امروز | امیدوارم هیچ کسی در کس دیگه ای گیر نکنه، اگه وصالی قراره اتفاق نیفته
شاه بیت: دنیا نخواست؟ یا من و تو کم گذاشتیم؟ / با من بگو قرار من اینها نبود! بود؟!
این شاهبیت، فریادی است از دل دلتنگی و عشق نافرجام؛ جایی که شاعر میان سرنوشت بیرحمانه و کوتاهیهای خود و معشوق سرگردان است. تمام شعر، در نهایت به همین پرسش ختم میشود: آیا تقدیر نخواست یا ما نتوانستیم برای وصال بجنگیم؟ این حس، همان بغض همیشگی عاشقانی است که در میانهی راه به جدایی رسیدهاند.
عبدالجبار کاکایی نیز در یکی از شعرهایش با زبانی ساده و صمیمی همین حس را بازتاب داده:
«رفیق! اگرچه فاصلهها ما را جدا کرد / هنوز دل به یادت زنده است و بیقرار.»
این شعر کوتاه را میتوان برای دوستی یا عشق ازدسترفته فرستاد تا سنگینی دل را سبک کند.
از سوی دیگر، بنفشه ریاضی در یکی از گفتگوهایش دربارهی روابط ناتمام گفته بود: «گاهی نرسیدن به وصال، خودش شکل دیگری از عشق است؛ چون همین دلتنگی، انسان را زنده نگه میدارد.» این نگاه، نشان میدهد که حتی در نرسیدن هم، عشقی باقیست که معنا و استمرار زندگی را میسازد.
شاه بیت امروز برشی از برنامه اف رکورد با حضور بنفشه ریاضی و برنامه قاف با حضور عبدالجبار کاکایی است که در ویدئو بالا میبینید و همینطور متن کامل شعر خداحافظی عبدالجبار کاکایی را در ادامه ببینید.
این روزها به هرچه گذشتم کبود بود
هر سایه ای که دست تکان داد، دود بود
این روزها ادامه ی نان و پنیر و چای
اخبار منفجر شده ی صبح زود بود
جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست
محبوب من چقدر جهان بی وجود بود!
ما همچنان به سایه ای از عشق دلخوشیم
عشقی که زخم و زندگی اش تار و پود بود
پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید
ساعت برای با تو نشستن حسود بود
دنیا نخواست؟ یا من و تو کم گذاشتیم؟
با من بگو قرار من این ها نبود! بود؟!
