قتل مرد دندانپزشک مثل سریال خونسرد | نقض حکم قصاص یک پزشک در قتل برادرش

راز این جنایت هولناک پاییز سال 1402 با شکایت زنی مبنی بر ناپدید شدن شوهر دندانپزشکش برملا شد. بررسیهای پلیس نشان داد مرد جوان آخرین بار به دفتر کار برادرش که او نیز پزشک عمومی بوده رفته است. در ادامه با به دست آمدن سرنخهای مهم از محل کار پزشک عمومی وی و منشیاش دستگیر شدند.
در بازجوییها منشی که پسر دانشجویی بود اعتراف کرد دکتر به خاطر اختلاف مالی با برادرش او را به قتل رسانده و بدنش را تکه تکه کرده و حتی بخشی از بدن وی را داخل چرخ گوشت ریخته است. وقتی پلیس بار دیگر به محل جنایت رفت بقایای بدن دندانپزشک معروف را در پشت بام ساختمان پیدا کرد.
بدین ترتیب پرونده هر دو متهم برای محاکمه به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
اولین و دومین جلسه دادگاه
در این جلسه اولیای دم خواستار قصاص هردو متهم شدند و اظهار کردند: «اگر هر دو متهم مشارکت در قتل داشته باشند، حاضر هستند تفاضل دیه را بپردازند و قصاص برای هردو نفر اجرا شود و بههیچوجه رضایت نمیدهند.» در ادامه برادر مقتول به عنوان متهم ردیف اول به قضات گفت: «من و برادرم بر سر مسائل مالی اختلاف داشتیم اما منشیام او را کشت و من دخالتی در قتل نداشتم.»
در ادامه دستیار این پزشک به قضات گفت: «روز حادثه من با مقتول تماس گرفتم و به بهانهای او را به ساختمان کشاندم. وقتی دو برادر روبهرو شدند، استادم با کلتی که کپسول بیهوشی داشت، به برادرش شلیک و او را بیهوش کرد. من بیرون آمدم و چند دقیقه بعد دکتر گفت برادرش را کشته است.» با پایان این جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و پزشک را به قصاص و حبس و شلاق و دیه و منشیاش را به خاطر معاونت در قتل به حبس محکوم کردند. اما حکم در دیوان نقض شد و به دادگاه کیفری برگشت. این بار نیز متهمان محاکمه و متهم ردیف اول به قصاص، پرداخت دیه و متهم ردیف دوم به حبس و پرداخت دیه محکوم شدند.
متهمان بار دیگر به احکام صادره اعتراض کردند و پرونده به دیوان عالی کشور رفت. اما در این میان فردی با مراجعه به دادسرا مدعی شد در بازداشتگاه با دکتر هم بند بوده و اطلاعاتی دارد که میتواند به روند پرونده کمک کند. با حضور این شاهد قضات دیوان با نقض حکم و بازگرداندن پرونده به دادگاه کیفری از قضات خواستند تا اظهارات شاهد پرونده شنیده شود.
سومین جلسه دادگاه
در این جلسه اولیای دم بار دیگر خواستار قصاص هر دو متهم شدند. سپس شاهد به جایگاه رفت و گفت: «من به خاطر اتهام مالی زندان بودم که دکتر بهبند ما آمد. او بعد از مدتی وقتی به من اعتماد کرد گفت اگر میتوانی منشی مرا راضی کن تا قتل را گردن بگیرد و من آزاد شوم. من میتوانم رضایت خانوادهام را بگیرم.» سپس وکیل اولیای دم گفت: «اظهارات شاهد نشان میدهد که میخواهد قتل را به گردن یک نفر بیندازد در حالی که دونفرشان متهم هستند منشی حتی در اظهاراتش عنوان کرده مثل سریال خونسرد مرتکب قتل شدهاند.»
پس از آن پزشک عمومی به قضات گفت: «من هیچوقت یادم نمیآید که به این فرد چنین حرفی زده باشم فقط او وکیلی به من معرفی کرد و قرار بود وکیلش در ازای 300 میلیون تومان وکالتم را به عهده بگیرد اما دو روز بعد تماس گرفت و گفت باید یک میلیارد و نیم به وکیل بپردازم و از آنجایی که چنین پولی نداشتم او را عزل کردم و حالا کینه مرا به دل گرفته و علیه من شهادت داده است.» وی افزود: «الان برای من وثیقه 200 میلیارد تومانی تعیین کردهاند که اصلاً منطقی نیست. درخواست میکنم وثیقهام را کاهش دهید تا بتوانم آزاد شوم و مشکلم را با خانوادهام حل کنم.»
بعد از اظهارات متهم، منشی او به قضات گفت: «در خصوص اظهارات شاهد باید بگویم این فرد تنها کسی نبود که موضوع تبانی و پذیرش قتل توسط من را در همان بازداشتگاه مطرح کرده بود. دکتر بارها افرادی را واسطه کرده بود که مرا راضی کنند قتل را گردن بگیرم و از آنجایی که من مرتکب قتل نشده بودم نمیپذیرفتم و او با استفاده از نفوذش به من فشار میآورد. حتی نمیگذاشت داروهایم به دستم برسد و چندبار تشنج کردم. من تحت فشار اعتراف کرده بودم. اما دکتر با برادرش اختلاف شدید داشت و برای قتل او برنامهریزی کرده بود.»
با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
