راز قتل، مخفیگاه قاچاقچی بین المللی شیشه را لو داد

۲۷ بهمن سال ۱۴۰۲ درگیری مرگباری در قهوه خانهای در جنوب تهران رخ داد و موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. با اعلام این خبر تیم جنایی راهی محل شدند و در بررسیهای اولیه دریافتند چهار نفر در قهوه خانه با قمه، اسلحه و چاقو درگیر شده و پسری به نام شایان با شلیک دو گلوله به قتل رسیده بود. یکی دیگر از طرفین درگیری نیز زخمی و به بیمارستان منتقل شده بود. متهمان و شاهدان این درگیری در بازجوییها مدعی شدند عامل قتل مردی به نام میلاد کرگدن است. اما زمانی که تیم تحقیق برای دستگیری وارد عمل شدند میلاد از محل زندگیاش فرار کرده بود.
به گزارش ایران، در ادامه بررسیها تیم جنایی دریافت میلاد قاچاقچی بینالمللی شیشه است و از وقتی وارد این کار شده به ناگهان وضع مالیاش خوب شده و همین موضوع باعث حسادت اطرافیان و اختلافات شدیدی بین او و چند نفر از رقبایش شده بود. به دنبال همین کریخوانیها شب حادثه وقتی میلاد با دوستش به قهوه خانه رفته رقبایش نیز در آنجا حضور داشتند و پس از درگیری، میلاد با قمه و اسلحه دو نفر از آنها را زده بود که منجر به قتل یکی از آنها شد.
رضایت قبل از دستگیری
میلاد که شبانه راهی مرزهای غربی کشور شده و مخفیانه به ترکیه رفته بود همچنان به کارهای خلاف خود ادامه میداد. اما خانوادهاش پس از فرار پسرشان به سراغ اولیای دم رفته و با پادرمیانی و تلاش موفق شدند رضایت اولیای دم را جلب کنند. میلاد پس از گرفتن رضایت از اولیای دم و از آنجایی که تصور میکرده پلیس دیگر در تعقیب او نیست راهی ایران شده و برای اطمینان بیشتر از اینکه شناسایی نشود با هویت جعلی خانهای در شرق تهران کرایه کرده بود تا هویتش برملا نشود. اما سرانجام پس از 2 سال روز گذشته متهم توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت بازداشت شد.
درگیری برای انتقام جویی
چه شد دست به قتل زدی؟ به خاطر کری خوانی. مقتول در فضای مجازی به من توهین و با الفاظ زشت و فحاشی مرا تحقیر میکرد.
چطور دستگیر شدی؟ یک ماه قبل که به تهران آمدم سعی میکردم کمتر از خانه بیرون بیایم و با هویت جعلی زندگی میکردم اما رفیقهایم مرا فروختند. یک روز که برای خرید سیگار از خانه بیرون آمده بودم یکی از دوستانم مرا دید. من کسی را ندیدم ولی او مخفیانه مرا تعقیب کرده و بعد از اینکه مخفیگاهم را پیدا کرد، مرا لو داد.
تو که رضایت گرفته بودی چرا زندگی مخفیانه؟ برای اینکه نمیخواستم بروم زندان. من با گرفتن رضایت از اتهام قتل تبرئه شده بودم اما از جنبه عمومی باید زندان میرفتم.
