جستجو در سایت

1404/05/14 09:50
قتل | قتل دوست | درگیری و قتل

درگیری و قتل دو مهاجر افغان در تهران؛ دوستی قدیمی با خون‌ پایان یافت

درگیری و قتل دو مهاجر افغان در تهران؛ دوستی قدیمی با خون‌ پایان یافت
متهم پس از چهار ماه فرار در خانه خواهرش بازداشت شد.

متهم پس از چهار ماه فرار در خانه خواهرش بازداشت شد و مدعی شد که مقتول با چاقو به سراغش آمده و او صرفاً برای دفاع از خود دست به قتل زده است؛ اولیای دم هنوز شناسایی نشده‌اند و معاون قضایی تقاضای قصاص کرده است. چهارم مهرماه ۱۴۰۲، یک مرد افغان در پی درگیری با یکی از هم‌وطنانش به قتل رسید.

متهم که پس از جنایت متواری شده بود، چهار ماه بعد شناسایی و دستگیر شد. با توجه به عدم شناسایی اولیای دم، معاون قضایی دادستانی تقاضای صدور حکم قصاص کرده است. رسیدگی به این ماجرا با اعلام مرگ مشکوک مرد جوان به نام سلیم از سوی یکی از بیمارستان‌های پایتخت آغاز شد.

در بررسی‌ها مشخص شد که مرد جوان با جراحت عمیق به بیمارستان منتقل شد اما به‌رغم تلاش کادر درمان جان خود را از دست داد و به این ترتیب رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد. در همان تحقیقات اولیه مشخص شد سلیم روز حادثه با رفیق صمیمی قدیمی خود قرار دعوا داشته است اما دوست او به عنوان تنها مظنون پرونده از مهلکه گریخته بود و با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بعد از گذشت چهار ماه به دام افتاد.

   اولین اعترافات

متهم پس از دستگیری در جریان بازجویی‌ها به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت:«چهار سال پیش وارد ایران شدم و به‌عنوان نگهبان مشغول به کار بودم. از دوران کودکی با مقتول که سلیم نام داشت، دوست بودم اما مدتی بود بین ما اختلاف و رقابت وجود داشت.

روز حادثه سلیم با من تماس گرفت و برای درگیری قرار گذاشت. تلاش کردم او را منصرف کنم اما او آمد و چاقو کشید. چاقویش از دستش افتاد، من آن را برداشتم و به او ضربه زدم. پس از آن فرار کردم. ابتدا به‌سمت مرز ترکیه رفتم اما نتوانستم عبور کنم و سپس به خانه خواهرم رفتم و حدود چهار ماه در آن‌جا مخفی شدم.» با این اعتراف، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.

 در دادگاه

در حالی که اولیای دم سلیم شناسایی نشدند معاون قوه قضائیه درخواست قصاص متهم را مطرح کرد. در جلسه رسیدگی به پرونده، متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت:«سلیم دوست صمیمی من بود. او عادت به نوشیدن مشروبات الکلی داشت و وقتی مست می‌شد با اطرافیانش درگیر می‌شد.

مدتی بود در عالم مستی با من کل کل می‌کرد. روز حادثه با من تماس گرفت و گفت که نشانی محل درگیری را می‌فرستد و از من خواست به دعوا بروم. ابتدا نپذیرفتم اما او تهدید کرد که اگر نروم خودش می‌آید. حدود ساعت ۱۲ شب، صدای فریاد و ناسزاگویی او را شنیدم. از خانه بیرون آمدم و دیدم آن‌طرف کوچه ایستاده است.

به سمتش رفتم، چاقو کشید اما چاقو از دستش افتاد. آن را برداشتم و به او ضربه‌ای زدم. خون به‌شدت جاری شد. وحشت‌زده شدم و فرار کردم، همان‌طور که او هم در جهت مخالف کوچه گریخت. شب را در باغی خوابیدم و صبح روز بعد یکی از دوستانم خبر داد که سلیم فوت شده است. از ترس فرار کردم.» در ادامه، قاضی خطاب به متهم پرسید: «اگر ادعا می‌کنی برای دفاع از خودت ضربه زدی، چرا دو ضربه وارد کردی؟»

متهم پاسخ داد:«ضربه اول را که زدم، دچار حالتی شبیه جنون شدم و ضربه دوم را نیز وارد کردم. اما به پای او ضربه نزدم. جراحاتی که در پایش مشاهده شد، مربوط به رگ‌گیری در بیمارستان بود.» رسیدگی قضایی به این پرونده همچنان ادامه دارد و قضات دادگاه بعد از مشورت رای پرونده را صادر می‌کنند.

الهام خلیلی

captcha image: enter the code displayed in the image