فصل دوم سریال اجل معلق ساخته می شود؟

سریال اجل معلق جدیدترین سریال نمایش خانگی است که توسط عادل تبریزی ساخته شده است. تاکنون از او کمدی هایی مثل مفت بر و گیجگاه را دیده ایم. رضا عطاران در دومین حضورش در یک سریال پلتفرمی در کنار بهزاد خلج به خوبی دیده شده است. در این سریال بازیگران مطرحی همچون رضا عطاران، عباس جمشیدی فر, بهزاد خلج و الیکا عبدالرزاقی هنرنمایی می کنند.
مجموعه نمایش خانگی «اجل معلق» که این روزها به قسمتهای پایانی رسیده، از جمله معدود آثار نمایشی کمدی است که به مسائل مرتبط با مرگ و دنیای پس از مرگ میپردازد و از حضور فرشته مرگ به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی استفاده کرده است. این اثر داستان «داوود سعیدی» (رضا عطاران) را روایت میکند که به علت مشکلات فنی و قطعی اینترنت (!) در مرحلهای پیش از مرگ گیر میکند و در حالی که میتواند فرشته مرگ را ببیند و با او حرف بزند، به زندگی خود ادامه میدهد.
به گزارش ایسنا، «اجل معلق» از لحاظ پرداختن به مسائل ماورایی و مرگ، در کنار خیل درامهای ماورایی قرار میگیرد که طی دهههای ۸۰ و ۹۰ روی آنتن سیما میرفتند و در برخی سالها بینندگان فراوانی جلب میکردند.
در عین حال ترکیب عناصر کمدیهای عامهپسند و پرفروش جریان سینمایی و استفاده از شخصیت آشنای رضا عطاران در آثار محبوب تلویزیونیاش، مجموعه «اجل معلق» را به اثری تبدیل کرده است که حتی برخی پیامهای اخلاقی مرتبط با موضوعاتی مثل مرگ، آخرت، گناه و… را به شیوهای متفاوت ارائه میکند؛ شیوهای که سابقه چندانی در تلویزیون و خصوصا نمایش خانگی ندارد.
در این باره خبرنگار گفتوگویی با حمزه صالحی – نویسنده فیلمنامه سریال «اجل معلق» – انجام داد که صالحی در آن درباره کمبود آثار کمدی با درونمایه ماورایی میگوید: یکی از مهمترین دلایل این مسئله، مدعیان زیادی است که انگار حوزههای ماورایی دارد! نویسنده نمیداند چه بگوید و چطور بگوید که عدهای با او برخورد نکنند و نگویند این محتوا فلان ایراد را دارد.
او ادامه میدهد: شاید جالب باشد بدانید اولین جایزههای هنری که من در دوره دانشجویی گرفتم، جایزه داستان کوتاه در جشنواره قرآن و عترت یا جایزه فیلمنامهنویسی در جشنواره نهجالبلاغه بود. من در دوره سربازی هم در واحد تبلیغات عقیدتی سیاسی، نمایشنامههای مذهبی مینوشتم و کارگردانی میکردم. این موارد و آشنایی قبلیام با تفسیر المیزان از دوره نوجوانی بود که باعث شد جرأت کنم و بگویم میتوانیم «اجل معلق» را بسازیم و خط قرمزها را حفظ کنیم. با این حال در برخی موارد مثل برخورد فیزیکی با «اجل»، خودم هم نمیدانستم که میشود انجام داد یا نه، ولی ساترا خیلی خوب با ما تعامل کرد.
این فیلمنامهنویس تاکید میکند: به طور کلی ساخت سریال کمدی با حضور فرشته مرگ خیلی ترسناک است! به همین دلیل ما مجوز اولیه را از ساترا گرفتیم و بعد وارد پروژه شدیم.
«اجل معلق» دو فصلی بود
صالحی در پاسخ به پرسشی درباره تاثیرگذاری لحظات مرگ در عین وفاداری اثر به ژانر کمدی بیان میکند: به نظر من کسی که کار نادرستی انجام میدهد، انگار واقعا به این فکر نمیکند که ممکن است یک لحظه دیگر شاید زندگیاش تمام شود و بعدا چه جوابی خواهد داد. به هر حال این حس که هر لحظه ممکن است لحظه آخر زندگی آدم باشد، زندگی را متفاوت میکند. امام علی (ع) هم در نهجالبلاغه میفرمایند، طوری زندگی کن که هر لحظه آماده رفتن باشی.
نویسنده سریال «اجل معلق» درباره تغییر مسیر قصه و تفاوت نیمه اول داستان با نیمه دوم – که شبیه به داستان معروف حضرت خضر (ع) است – توضیح میدهد: ما قرار بود سریال «اجل معلق» را در دو فصل بسازیم. یعنی ۱۰ قسمت منتشر شود و جایی که صدای تیر میآید و به نظر میرسد «داوود» کشته شده، فصل اول به پایان برسد.
او اضافه میکند: قرار بود بعد از دو هفته فاصله، قصه به شکل جدیدی در فصل دوم ادامه پیدا کند و به همین دلیل است که ساختار روایت این دو بخش، متفاوت شد. در نیمه اول «داوود» لذت میبرد و در نیمه دوم ماموریت انجام میدهد. فکر میکنم دوستان دیدند سریال خوب دیده میشود و شاید فاصله ناگهانی دو هفتهای، مخاطب را عصبانی کند. بنابراین این اتفاق نیفتاد.
تلویزیون برای بازیگر هزینه میکند، نه برای فیلمنامه
حمزه صالحی در پاسخ به سوالی درباره احتمال ساخت سریالی مانند «اجل معلق» در تلویزیون میگوید: من فعالیت هنری را با برنامههای تلویزیون شروع کردم و با استانداردی مینویسم که حتی اثر پلتفرمیام مثل «اکازیون» هم قابلیت پخش از تلویزیون دارد.
شخصیت رضا عطاران در «بزنگاه» و «خانه به دوش» را به «اجل معلق» آوردیم
حمزه صالحی – نویسنده فیلمنامه سریال «اجل معلق»
او تصریح میکند: مسئله تلویزیون این است که مدیران خوبش الان تصمیمگیری نمیکنند و فقط عضو شوراهای ساترا هستند و کسانی در تلویزیون مدیریت میکنند که با کمال احترام، به نظرم میتوانستند مدیران میانی باشند، نه در حد مدیر شبکه و تصمیمگیر. مثلا اگر دکتر پورمحمدی نبود، «خنده بازار» ما را بعد از فصل اول و دوم جمع میکردند، ولی ایشان سفت ایستاد و گفت بسازیم. در شبکه نسیم هم دکتر کرمی همینطور بودند.
نویسنده «دوقلوها در شهر پنج ستاره» اظهار میکند: مشکل دیگر تلویزیون، مسئله دستمزد است. ببینید الان واقعا در تلویزیون دنبال این هستند که بازیگران شاخص را حتی با قیمت بالا به تلویزیون بیاورند؛ مثلا مهران مدیری به دلایلی آمده و در تلویزیون کار میکند. حالا هر طوری که حساب و کتاب شده، دستمزد مهران مدیری را چه با آن خسارت برنامه «دورهمی» بوده یا چیز دیگر، انگار پرداخت کردهاند. اما یکی از بزرگترین مشکلات تلویزیون این است که هزینه مناسبی برای متن ندارد. یعنی برآوردهای متن به شدت پایین است و نویسندههای خوب هر ژانر، خیلی راحتترند که در پلتفرم کار کنند. هزینهای که تلویزیون برای متن پرداخت میکند، ۳۰ درصد دستمزد پلتفرم برای نویسنده است و به نظرم تلویزیون خیلی از این تفاوت ضربه میخورد.
طرفدار «بزنگاه» و «خانه به دوش» هستم
نویسنده «اجل معلق» درباره طرح اولیه سریال و حضور بهرام افشاری در پروژه هم میگوید: بهرام [افشاری] این ایده را داشت که اجل به واسطهای مدیون یک آدم میشود. در ابتدا فکر میکردیم ممکن است خودش بازی کند، ولی بهرام پروژههای دیگری داشت و این اتفاق نیفتاد.
او میافزاید: بعد وقتی صحبت شد که رضا عطاران راغب است که بیاید، قصه را بازتر کردیم و آرامآرام به این رسیدیم که مدیون شدن اجل به یک انسان، شاید کمی سخت باشد و این بیشتر تصور خود آدم است که جایی اجل را نجات داده. در نهایت به این دوگانه رسیدیم و از آنجا که فکر میکردیم شاید زوجسازی بین «اجل» و «داوود» ما را در روایت قصه به دردسر بیندازد، یک زوج دیگر هم بین «داوود» و «غلام» ساختیم که دست خودم را بازتر کرد.
این فیلمنامهنویس محصولات کمدی درباره شباهت شخصیت اصلی قصه با کاراکترهای تلویزیونی رضا عطاران ادامه میدهد: ما تقریبا از زمان نگارش قسمت چهار یا پنج متوجه شدیم که بهرام امکان بازی در پروژه را ندارد و از آن زمان، من در ذهن خودم رضا عطاران را به عنوان «داوود» دیدم. چون ما از قبل با همدیگر صحبت داشتیم و من هم طرفدار «بزنگاه» و «خانه به دوش» هستم، همان آدم را به قصه «اجل معلق» آوردیم.
حمزه صالحی در پایان تاکید میکند: سپس در زمانی تقریبا یک هفتهای با رضا عطاران مینشستیم و من فیلمنامه را میخواندم و آقا رضا نکتهها و شوخیهایی را که به نظرش جذاب بود، به من میگفت و بر اساس آن یک هفته – که خیلی هم به من خوش گذشت و واقعا از رضا عطاران یادم گرفتم – یک رتوش نهایی کردیم و رسیدیم به این متن؛ بنابراین خود رضا عطاران در اینکه انگار نقش برای خودش نوشته شده، نقش دارد.
