سوسن پرور ستاره جوکر: من زشت نیستم اما نمیخواهم بگویم که حوریام! قیافه ام در خیابان انگشت نما نیست| به زندگی زناشویی احترام قائلم ولی...
سوسن پرور بازیگر و کمدین 49 ساله کشورمان است که در طول سالهای فعالیت خود در عرصه سینما و تلویزیون توانسته است جایگاه ویژهای در دل مخاطبان پیدا کند. سوسن پرور در سال 1387 با بازی در سریال «بزنگاه» به کارگردانی رضا عطاران به شهرت رسید و سال 1379 با فیلم «زندان زنان» به کارگردانی منیژه حکمت وارد سینما شد.
سوسن پرور بازیگر تلویزیون با حضور در یک شبکه اینترنتی ، مصاحبه ای را انجام داد و جزئیاتی از زندگی شخصی اش بیان کرده و درباره مسائلی چون دلیل ازدواج نکردنش, انجام جراحی زیبایی و ... صحبت کرده است.
در میان اخبار
- واکنش جنجالی بهنوش بختیاری: «خانوادهها نباید شرمنده بچههاشون بشن»
- اعترافات سید جواد هاشمی؛ علیخانی، عزتی و تنابنده شاگردان من بودند!
- ۱۴۰۴، سالی برای طلوع ثروت یا غروب فرصتها؟ فال ابجد و شمع پاسخ میدهد! | فال ابجد و شمع امروز 15 اردیبهشت 1404
- عکس یادگاری ستارهها از سریال جان سخت!
- نگاهی به تیپ و استایل بازیگران سریال جان سخت در اکران قسمت پایانی
من هیچوقت فکر نکردم زشت هستم و کامنتهایی که میگرفتم برایم خیلی جالب بود. اوایل میگفتم مردم من را با گریم سریال عطاران به یاد دارند که ابروهای پرپشتی داشتم و حتی پشت لبم هم کمی سیاه بود. وقتی مردم مرا در خیابان میدیدند، میگفتند: «آخی، به اون زشتی هم که در سریال بودی، نیستی» و این برایم جالب بود که چرا همه مردم فکر میکنند من زشتم. نمیخواهم بگویم که حوریام، اما هیچ وقت فکر نکردم زشتم یا دماغم به صورتم نمیآید. یا هرگز فکر نکردم باید لبهایم را پروتز کنم. من فکر میکنم در مجموع قیافهام طوری نیست که وقتی کسی در خیابان رد شود برگردد و نگاه کند. نه آنقدر زشت که برگردد دوباره نگاه کند و نه آنقدر زیبا که طرف میخکوب شود. چشمهایم میبیند. حس بویاییام خوب است و همه چیز عالی است. فکر میکنم وقتی همه چیز درست کار میکند پس اوضاع خوب است و همین کافی است.
زیبایی برای ماندگاری در سینما کافی نیست
اینکه یک علمی پیشرفت کرده و خدماترسانی میکند قابل تشویق است. ممکن است کسی در یک سانحه تصادف معضلی برایش پیش بیاید و این علم به دادش برسد. ممکن است کسی بینی خیلی بزرگ و معایبی در صورتش باشد و تمایل داشته باشد آن را برطرف کند. خب وقتی علم پیشرفت کرد چرا نکند. این عالی است و موردتایید من است، اما اینکه یک شغلی اینقدر ناامن باشد که فکر کنی اگر صورتت را زیبا کنی 99درصد این شغل را داری، این نه به جراحی و زیبایی بعد از آن برمیگردد نه به هیچ چیز؛ این تنها به ناامنی این شغل برمیگردد. هرگز امکان ندارد کسی عمل تخصصی قلب باز را انجام دهد بهخاطر اینکه زیباست اما حتما ممکن است کسی نقش اول یک فیلم را بگیرد چون زیباست.
پس این در واقع ضعف این شغل ناامن است و کسانی که به این ناامنی کمک میکنند. مثلا کارگردانی که خودش اعتراف میکند برای فلان نقش به اشتباه سراغ یک بازیگر رفته و بعد از اکران فیلم از انتخابش پشیمان شده چون چهره بازیگر منتخبش خیلی با نقش همخوانی نداشته و فانتزیتر بوده. مگر میشود. خب 10تا فریم گرفتی فهمیدی انتخابت اشتباه بود خسارتش را بپرداز.
ما در سالهای گذشته دیدیم افرادی را که بهخاطر چهرهشان آمدند در چند فیلم حاضر شدند و بعد از 5-4سال بازیگر شدند. خوب است، اشکالی هم ندارد اما اینکه این اصلی شود که همه دنبالش باشند، خوب نیست. این خیلی برای من دردآور است که مردم میگویند ما چهکار کنیم که بازیگر شویم؟ مگر میپرسید که چه کار کنم باید نجار یا نقاش شوم؟ خب این همه کلاس هست باید کلاس بروید، دانشگاه بروید و مطالعه کنید. همینطوری که نمیشود. حتی افرادی به واسطه چهرهشان میآیند. کار اول را انجام دادی حالا برو یک دوره ببین و رشد کن.
از ازدواج میترسم!
هر کسی در زندگی ترسهایی دارد. من درمورد ازدواج شخصا ترسهایی دارم. باوجود آنکه آدم ریسکپذیری هستم اما هنوز نتوانستم بر ترسهایم غلبه کنم و ریسک کرده و ازدواج کنم. وقتی بنزین ماشینم کم است خب ترجیح میدهم وارد جاده نشوم. ترجیحام این است که بنزین بزنم و دیرتر برسم. اما واقعیت این است که من به عشق و زندگی زناشویی احترام میگذارم. این تردید من به خاطر ترسهایم است و هر آدمی ترسهای نهفتهای دارد. کسی که این ترسها را پشتسر میگذارد و عشقاش بر ترسهایش غلبه پیدا میکند، روزگار عاشقانهای برایش آرزو میکنم.