جزئیاتی از اعترافات متهم: خیانت کرد، کشتمش!

پرونده قتل زنی به نام پروانه که در پی یک درگیری خانوادگی جان خود را از دست داد، این روزها در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک تهران در حال رسیدگی است. متهم، همسر مقتوله است، او در حالی به قتل عمد همسرش اعتراف کرده که مدعی است قصد کشتن او را نداشته و از رفتارهای وی کلافه بوده است.
وی مدعی است رفتارهای همسرش طی سالیان دراز که به زعم او خیانت بوده است، روان او را به مرز فروپاشی رسانده بود. در حال حاضر دو دختر خانواده از خون مادر گذشتهاند و رضایت دادهاند اما برادران پروانه بهعنوان اولیای دم قصاص میخواهند و قضات در حال تصمیمگیری برای انشای رای هستند.
به گزارش هفت صبح، متهم در مراحل بازجویی، نهتنها وقوع درگیری با همسرش را پذیرفت، بلکه اذعان داشت سابقه چندین دعوای جدی خانوادگی میان آنها وجود داشته است. او بارها به رفتار همسرش شک کرده و حتی شکایتهایی نیز در این زمینه ثبت کرده است.
تماس اضطراری و آغاز رسیدگی قضایی
در ساعتهای پایانی روز یازدهم مرداد ۱۴۰۳، مردی با سامانه اورژانس تماس گرفت و اعلام کرد همسرش بهطور ناگهانی بیهوش شده و نیاز به کمک فوری دارد. پس از انتقال زن به بیمارستان و انجام اقدامات اولیه پزشکی، مشخص شد که وی جان خود را از دست داده است.
آثار کبودی و آسیبدیدگی در برخی نقاط بدن متوفی، فرضیه درگیری فیزیکی را تقویت کرد و موضوع به مقام قضایی گزارش شد. با دستور بازپرس کشیک، شوهر متوفی بازداشت شد. وی در ابتدا مدعی شد که همسرش بهصورت ناگهانی از هوش رفته و دقایقی قبل از آن در سلامت بوده، اما پس از مواجهه با مدارک و گزارش پزشکی قانونی، اعتراف کرد که در همان روز با همسرش مشاجره کرده و با او درگیر شده است.
جزئیاتی از اعترافات متهم
متهم در بازجوییها و سپس در جلسه دادگاه، شرح کاملی از زندگی مشترک خود با مقتوله ارائه داد و گفت:«بیش از بیست سال با پروانه زندگی کردم. در این سالها بارها با خیانت عاطفی یا رفتاری مواجه شدم. نخستین بار حدود دوازده سال پیش بود که متوجه ارتباط مشکوک او با فردی شدم. وقتی موضوع را مطرح کردم، ابتدا انکار کرد اما مدتی بعد خودش به ارتباطش با آن فرد اعتراف کرد و قول داد که دیگر تکرار نشود.»
متهم ادامه داد: «پس از آن، بهظاهر آرامش به زندگی ما برگشت، اما در فاصله چند سال بعد دو بار دیگر نیز رفتارهایی دیدم که مرا به تداوم خیانت مشکوک کرد. یک بار پیامکی دیدم و بار دیگر هم تماسهایی مشکوک با فردی ناشناس که بعدها متوجه شدم همان شخصی است که همسرم با او در ارتباط بود. در یکی از این موارد، به دادسرا مراجعه کردم و علیه آن مرد شکایت کیفری ثبت کردم، اما موضوع را از ترس بیآبرویی خانوادگی پیگیری نکردم.»
او با اشاره به یکی از تلخترین خاطراتش گفت: «یک روز همسرم در جریان یک مشاجره لفظی با لحن تلخ و گزندهای گفت که فرزند اولمان فرزند من نیست. از او خواستم توضیح دهد، اما نه تنها پاسخ روشنی نداد، بلکه به تمسخر گفت ضرورتی ندارد چیزی بگوید. آن جمله ضربه سنگینی به من وارد کرد. بعدها دوباره آن را انکار کرد، اما ذهن من دیگر آرام نگرفت.»
از نزاعهای خانوادگی تا روز حادثه
متهم در ادامه دفاعیات خود درباره روز حادثه گفت: «صبح روز حادثه، تلفن همراه همسرم را برداشتم تا با دخترم تماس بگیرم که متوجه پیامهایی شدم که نشان میداد همچنان با مرد دیگری در ارتباط است. وقتی از او توضیح خواستم، بهجای پاسخ، با حالت تهاجمی شروع به توهین و تحقیر کرد. گفت که هیچ ارزشی برای من قائل نیست و زندگی با من را اتلاف عمر دانست.به من گفت مرد به درد نخوری هستی.»
وی افزود: «در آن لحظه بهشدت عصبانی شدم. ابتدا فقط فریاد زدم، اما او به تحریک ادامه داد. صندلیای را که در اتاق بود به سمتش پرت کردم. سپس با چوب لباسی چند ضربه به شانه و بازویش زدم. پس از آن، همسرم مدعی شد که فقط درد دارد و دارویی خورد و دراز کشید. نه من و نه دخترانم تصور نمیکردیم آسیب جدی دیده باشد. اما حوالی عصر بهیکباره حالش وخیم شد. رنگش پرید، نفسش تند شد و سپس بیهوش شد. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم.» متهم مدعی شد که قصد کشتن همسرش را نداشته و تمام اقداماتی که انجام داده، ناشی از فشار روانی و احساس خیانت بوده است.
شکایت اولیای دم؛ تقاضای قصاص
در ابتدا دو دختر متوفی از شکایت علیه پدر خود انصراف دادند و با رضایتنامه کتبی اعلام کردند که قصاص نمیخواهند. اما پدر مقتوله که از ابتدا پیگیر پرونده بود، بهعنوان ولی دم قانونی، تقاضای قصاص را مطرح کرد. با فوت پدر پروانه، برادران او بهعنوان ورثه، دادخواست قصاص را پی گرفتند. نماینده دادستان نیز با استناد به اعترافات صریح متهم، گزارش پزشکی قانونی و اظهارات نزدیکان، اتهام را «قتل عمد» تشخیص داد و خواستار اشد مجازات شد.
جلسه دادگاه و پایان دفاعیات
در جلسه دادگاه که با حضور قضات شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک تهران برگزار شد، متهم ضمن تاکید بر نبود نیت قبلی برای قتل، گفت: «همیشه در دوگانگی بین بخشش و جدایی گرفتار بودم. چند بار تصمیم به طلاق گرفتیم اما منصرف شدیم. من همسرم را دوست داشتم. او مادر فرزندانم بود. اما رفتارهایش مرا تحقیر میکرد.
هیچگاه فکر نمیکردم تنشهای خانوادگی ما به چنین سرانجامی منتهی شود.» در پایان جلسه، قضات پس از استماع دفاعیات متهم، نماینده دادستان و اولیای دم، برای صدور رای وارد شور شدند. حکم نهایی این پرونده در روزهای آینده اعلام خواهد شد.
